09915265702
​​​​​​​
​​danaalearn@gmail.com
۰
سبد خرید شما

​آموزشگاه مجازی دانا لرن

با ما در ارتباط باشید
​​danaalearn@gmail.com
شماره تماس
09915265702

کاربرد فعل در انگلیسی

کاربرد فعل در انگلیسی به همراه 20 مثال  

فعل‌ها در زبان انگلیسی یکی از مهمترین بخش‌های ساختار زبان هستند و در انجام اعمال، توصیف اوضاع و بیان وقایع به کار می‌روند.

  1.  To run - "I run every morning for exercise."

 دویدن - من هر صبح برای ورزش دو می‌زنم.

  1. To eat - "She eats sushi every Friday."

خوردن - او هر جمعه سوشی می‌خورد.

  1. To sleep - "Babies sleep a lot during the day."

خوابیدن - نوزادان در طول روز زیاد می‌خوابند.

  1. To read - "He reads books before bedtime."

 خواندن - او کتاب می‌خواند قبل از خواب.

  1. To write - "I write letters to my friends."

نوشتن - من نامه به دوستانم می‌نویسم.

  1. To swim - "They swim in the ocean during the summer."

 شنا کردن - آن‌ها در تابستان در دریا شنا می‌کنند.

  1. To study - "She studies hard for her exams."

 مطالعه کردن - او برای امتحاناتش سخت می‌خواند.

  1. To dance - "We dance at weddings."

رقصیدن - ما در مراسم عروسی رقص می‌کنیم.

  1. To laugh - "The children laugh at funny jokes."

خندیدن - بچه‌ها به شوخی‌های خنده‌دار می‌خندند.

  1. To cry - "He cries when he watches sad movies."

گریه کردن - او وقتی فیلم‌های غم‌انگیز می‌بیند گریه می‌کند.

  1. To sing - "She sings beautifully."

 خواندن - او زیبا می‌خواند.

  1. To cook - "They cook dinner together every evening."

 پختن - آن‌ها هر شب با هم شام می‌پزندند.

  1. To play - "We play soccer on weekends."

 بازی کردن - ما در آخر هفته فوتبال بازی می‌کنیم.

  1. To work - "He works as a doctor."

 کار کردن - او به عنوان پزشک کار می‌کند.

  1. To teach - "She teaches English at a school."

 تدریس کردن - او در یک مدرسه انگلیسی تدریس می‌کند.

  1. To learn - "They learn new languages quickly."

یاد گرفتن - آن‌ها به سرعت زبان‌های جدید یاد می‌گیرند.

  1. To drive - "He drives a taxi for a living."

 رانندگی کردن - او برای معاش تاکسی می‌راند.

  1. To travel - "We travel to new countries every year."

 سفر کردن - ما هر سال به کشورهای جدید سفر می‌کنیم.

  1. To speak - "She speaks French fluently."

صحبت کردن - او به زبان فرانسه به طور روان صحبت می‌کند.

  1. To listen - "They listen to music in the car."

 گوش دادن - آن‌ها در ماشین به موسیقی گوش می‌دهند.

سبد خرید

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش