کاربرد فعل در انگلیسی به همراه 20 مثال
فعلها در زبان انگلیسی یکی از مهمترین بخشهای ساختار زبان هستند و در انجام اعمال، توصیف اوضاع و بیان وقایع به کار میروند.
- To run - "I run every morning for exercise."
دویدن - من هر صبح برای ورزش دو میزنم.
- To eat - "She eats sushi every Friday."
خوردن - او هر جمعه سوشی میخورد.
- To sleep - "Babies sleep a lot during the day."
خوابیدن - نوزادان در طول روز زیاد میخوابند.
- To read - "He reads books before bedtime."
خواندن - او کتاب میخواند قبل از خواب.
- To write - "I write letters to my friends."
نوشتن - من نامه به دوستانم مینویسم.
- To swim - "They swim in the ocean during the summer."
شنا کردن - آنها در تابستان در دریا شنا میکنند.
- To study - "She studies hard for her exams."
مطالعه کردن - او برای امتحاناتش سخت میخواند.
- To dance - "We dance at weddings."
رقصیدن - ما در مراسم عروسی رقص میکنیم.
- To laugh - "The children laugh at funny jokes."
خندیدن - بچهها به شوخیهای خندهدار میخندند.
- To cry - "He cries when he watches sad movies."
گریه کردن - او وقتی فیلمهای غمانگیز میبیند گریه میکند.
- To sing - "She sings beautifully."
خواندن - او زیبا میخواند.
- To cook - "They cook dinner together every evening."
پختن - آنها هر شب با هم شام میپزندند.
- To play - "We play soccer on weekends."
بازی کردن - ما در آخر هفته فوتبال بازی میکنیم.
- To work - "He works as a doctor."
کار کردن - او به عنوان پزشک کار میکند.
- To teach - "She teaches English at a school."
تدریس کردن - او در یک مدرسه انگلیسی تدریس میکند.
- To learn - "They learn new languages quickly."
یاد گرفتن - آنها به سرعت زبانهای جدید یاد میگیرند.
- To drive - "He drives a taxi for a living."
رانندگی کردن - او برای معاش تاکسی میراند.
- To travel - "We travel to new countries every year."
سفر کردن - ما هر سال به کشورهای جدید سفر میکنیم.
- To speak - "She speaks French fluently."
صحبت کردن - او به زبان فرانسه به طور روان صحبت میکند.
- To listen - "They listen to music in the car."
گوش دادن - آنها در ماشین به موسیقی گوش میدهند.